کاکەباوە حقیقت را بیان می‌کند، اما او را بە گونەای تحقیرآمیز “وحشی” می‌نامند

Björn Wiman: Kakabaveh säger sanningen men kallas föraktfullt för en ”vilde”

Amineh Kakabaveh talade i riksdagen inför tisdagens misstroendeomröstning. Foto: Roger Turesson

بیورن ویمن سردبیر فرهنگی روزنامە داگنز نیهتر – استکهلم ٩ ژوئن ٢٠٢٢

کاکەباوە حقیقت را بیان می‌کند، اما او را بە گونەای تحقیرآمیز “وحشی” می‌نامند

بەنظر می‌رسد کە سیاستمداران و ژورنالیستها از این اصطلاح “وحشی سیاسی” خوششان می‌آید. امروزە خیلی هم خوب میشود از اصطلاح “نمایندە مستقل” استفادە کرد، هرچند اگر بخواهید یک مخالف نظری را بە مثابە یک دشمن خطرناک مردم بە تصویر بکشید، بە همان اندازە مؤثر نیست. اینرا بیورن ویمن (سردبیر فرهنگی) می‌نویسد.

روز سەشنبە نمایندە بدون حزب، آمینە کاکەباوە پشت تریبون پارلمان قرار گرفت تا در مورد دادن رأی عدم اعتماد بە مورگان یوهانسون (وزیر دادگستری و کشور از حزب سوسیال دموکرات) سخنرانی کند. او در مورد تجربە شخصی خود سخن گفت: اینکە وقتی در سال ١٩٩٢ بە سوئد آمد و در شهر وستروس مورد معاینات پزشکی قرار گرفت، پزشک معالج در قبال آزمایش خون وی عکس‌العمل شدید نشان داد. در خون وی اثرات بمباران شیمایی صدام حسین علیە کردها را کە سال ١٩٨٨ در حلبجە انجام گرفت، پیدا کردند. آمینە کاکەباوە گفت: “سرکوب کردن کردها در وجود من هست. در خون من جریان دارد.”

پس از سخنرانی وی نوبت خانم ابا بوش (رهبر حزب دست راستی دموکرات مسیحی) بود. میتوان فکر کرد کە برای رهبر حزب دموکرات مسیحی زیبندە بود اگر بە نوعی از این تجربە دردآور انسانی یادی می‌کرد. اما، همچنانکە سکینە مادون سردبیر سیاسی UNT ‘روزنامە جدید اوپسالا’ هم اشارە کردە بود، حتی یک کلمە هم در مورد آن نگفت. در مقابل ابا بوش بە گونەای تحقیرآمیز در مورد “چپ وحشی” صحبت کرد، بدون اینکە در این زمینە گوشە نگاهی بە او کند و با حرمت نام آمینە کاکەباوە را بر زبان بیاورد.

در این زمینە ابا بوش تنها نبود. اولف کریسترسون (رهبر حزب جناح راست مودرات)، جیمی اوکسون (رهبر حزب بیگانەستیز دموکراتهای سوئد) و چند تن از ژورنالیستها و مفسرین  در روزهای اخیر بە گونەای لذت بخش از این زبان اساسا غیرانسانی استفادە کردەاند. این امر احتمالا پژواک شدیدتری پیدا می‌کند وقتی کە یک زن کُردتبار، هوادار چپ و دارای تجربە جنگ پارتیزانی مورد بحث است.

اصطلاح “وحشی” یا “وحشی سیاسی” در سوئد از اواخر قرن نوزدهم برای نامیدن نمایندەای در پارلمان کە تعلق حزبی ندارد بەکار بردە شدە است. این کلمەای است کە بهتر بود در “رابینسون کروزوئە”، شبح اپرا و دیگر محصولات کم و بیش معطر آن دوران باقی می‌ماند. امروزە خیلی هم خوب می‌توان از اصطلاح “نمایندە مستقل” استفادە کرد، هرچند کە این کلمە – کە بوش، کریسترسون و اوکسون بە خوبی از آن آگاهند – بە اندازە “وحشی” مؤثر نیست وقتی کە بخواهید یک مخالف نظری سیاسی را بە مثابە یک دشمن خطرناک مردم بە نمایش بگذارید.

از این گوشە نگاە سادە میتوان دو موضوع را دریافت.

اول اینکە کشوری کە زیر شعارهای درخواست عضویت ناتو بسیج می‌شود، مفاهیم را از دست میدهد.

و دوم اینکە آن کسی کە امروزە در پارلمان سوئد بە گونەای سازش ناپذیر برمی‌خیزد و در مورد دیکتاتور ترکیە حقایق را بیان می‌کند خود را در شرایطی می‌یابد کە بەعنوان یک دیوانە نامتمدن، بلە یک “وحشی” توصیف می‌شود.

این است اثرات میلیتاریسم بر آگاهی یک ملت.

بیورن ویمن

https://www.dn.se/kultur/bjorn-wiman-kakabaveh-sager-sanningen-men-kallas-foraktfullt-for-en-vilde/

ترجمە از سوئدی: احمد اسکندری