مصاحبە ماموستا شیخ عزالدین حسینی با کتاب جمعە اسفند ١٣٥٨ و روزنامە فردوسی در اردیبهشت ماە
برای دیدن شمارە ٢٨ نشریە کتاب جمعە صفحات ١٠٨ تا ١٢٠ لطفا اینجا را کلیک کنید
برای دیدن شمارە ٢٨ نشریە کتاب جمعە صفحات ١٠٨ تا ١٢٠ لطفا اینجا را کلیک کنید
برای دیدن ویدیو لطفا اینجا را کلیک کنید
بعنوان مقدمه کتاب Women of A Non-state Nation, The Kurds (زنان یک ملت بدون دولت، کردها) به ویراستاری خانم شهرزاد مجاب سال ۲۰۰۱ توسط انتشارات مزدا در آمریکا بچاپ رسیده است. این کتاب شامل یک مقدمه و سه فصل است. مقدمه توسط ویراستار نوشته شده است. فصل اول تحت عنوان چشم اندازهای تاریخی شامل سه بخش…
نگاهی بە 'افشاگریهای' نشریهٔ «چشمانداز ایران – ویژە کردستان» در مورد جنبش کردستان و ماموستا شیخ عزالدین حسینی مقدمە تبلیغات علیه ماموستا شیخ عزالدین حسینی چرا؟ ماموستا شیخعزالدین، دکتر قاسملو و مذاکرات کردستان و رفراندوم جمهوریاسلامی حمایت مردم از ماموستا شیخعزالدین «استقبال» مردم از ارتش سفر ماموستا به تهران و قم نخستین دور مذاکرات در…
٣٠ بهمن ١٣٥٧ (١٩ فوریە ١٩٧٩) توضیحی کوتاە در مورد جنبش کردستان عراق، پارت دموکرات کردستان و اتحادیە مهینی کردستانمقدمەکرونولوژی رویدادهای حول و حوش صدور اطلاعیەمتن اطلاعیە ٨ مادەای مهابادسئوالاتی چند در مورد محتوای آن و بویژە مادە هشتمزمینەی مخالفت با قیادە موقتاسرائیل و جنبش کردستانآیا نوشتن مادە ٨ در این اطلاعیە لازم بود؟قیادە موقت…
سال ١٣۶٨ – ١٩٨٩ سالی بسیار پر حادثە در جهان و بویژە در خاورمیانە بود. خمینی جام زهر را سرکشیدە و جنگ هشت سالە ایران و عراق پایان یافت، اعدام هزاران نفر از زندانیان سیاسی در جریان بود، خمینی نویسندە کتاب آیەهای شیطانی را مهدورالدم اعلام و ایران روابط دیپلماتیک با انگلستان را قطع کرد،…
روز ٢٨ مرداد سال ١٣٥٨ من و دوستانم در دفتر 'جمعیت طرفدار زحمتکشان و دفاع از حقوق ملی خلق کرد' در سقز بودیم و اتفاق خاصی نیفتادە بود. طبق معمول هر روزە بە دفتر 'جمعیت دفاع از آزادی و انقلاب' در سنندج زنگ زدم کە برخلاف قبل صدای ناشناسی بە زبان فارسی جواب داد! من…
در سیامین سالروز ترور او مروری بر یادداشتهایم طی بیست روز در لارناکا - قبرس تابستان ١٩٨٩ Gholam Keshavarz, Stockholm 1 May 1988 روز یکشنبە ٢٧ اوت ١٩٨٩، برابر با پنجم شهریور ماە ١٣٦٨ نزدیکیهای غروب بود کە تلفن زنگ زد. آن طرف خط کورش مدرسی از دوستان دوران دانشگاهیام و از اعضای کمیتە مرکزی…
گفتگوی تلویزیونی ژان لویی سروان شرایبر با سیمون دوبوار، سال ١٩٧٥ Jean-Louis Servan-Schrieber avec Simone de Beauvoir ترجمە: احمد اسکندری شب بەخیر! احتمالا این نخستین باری است کە سیمون دوبوار را در تلویزیون مشاهدە میکنید. تا همین امسال وی همانند ژان پل سارتر همراە زندگیاش، هموارە از ظاهرشدن در تلویزیون امتناع میکرد. یکی از رمانهایش…
توضیحی درباره این ترجمه: یکبار با ماموستا شیخ عزالدین درمورد کتاب دیوید مکداول صحبتمیکردم. ایشان گفتند یکی از نوههایم که چندروز قبل متن انگلیسی کتاب را خوانده بود میگوید که دراین کتاب بدفعات درمورد شما صحبت شدهاست. ایشان هم میگویند که من ترجمهٔ فارسی را خواندهام و یکبار بیشتر اسممن دراین کتاب نیامدهاست! منهم صحبت…